همه گرفتارند

در دنیای تو ساعت چند است؟

همه گرفتارند

در دنیای تو ساعت چند است؟

او: می‌خواهی دست در آب فرو بیاورم، گوش ماهی‌ها را از گوش‌هایت جدا کنم و مرجان‌هایی که در کاسه چشمانت لانه کرده‌اند را خانه خراب کنم؟

من: نه جانم! دیر است! آب، ریه‌هایم را سنگین کرده و «شاید» برنگردم روی آب... دیر است جانم! من احتمال حضور تو در ساحل را به این یقین که غرق شده‌ام، نمی‌فروشم.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی